رفتنم از ظلم تو بود
این ثمر جبر تو بود
کوچه به کوچه شهر به شهر
دربدریم لطف تو بود
قصهء باتوبودنم
صداقت جان وتنم
حکایت عشق توبود
حاصل اشتباه من
خطای این نگاه من
دل گرو مهر تو بود
کورشدم فناشدم
که محو ان نگاه شدم
به خاطر حماقتت
شب روکوچه هاشدم
مست وخمار مهرتم
هنوز گیر طلسمتم
تمام روزوشبم و
توفکر برق چشمتم
گمان نداشتی عاشقم
گرفتیم به بازیم
بازی سرنوشت من
نوشته شد بدست تو
ببین خراب و خاکیم
اسیر این تباهیم
غارت قاضیان شدم
ازاین ستم ناراضیم