به عدل علی ظلم را دیده ام
دراین زندگی زنده من مرده ام
خدایا ستم را تو می کرده ای
که با نام تو ملت آزرده اند
توکه ناظری بر همه کار ما
ندیدی چرا حال واحوال ما
هنوزم بنام تو سر میبرند
بکن چاره بر آخر کار ما
چرا زندگی خون وتزویر شد
دروغ پایه ء اول دین شد
بنام تو کشتند صدها هزار
بگفتن خداگفت خداکرد خدا
خدا منشاء عدل بی داد ما
خدا گو خدا جو خدا خواستیم
سر خود برای خدا باختیم
خدایی که گویی نبود پیش ما
خدایی که حتی نداد گوش بما
خدایی که دید این همه ظلم وجور
خدایی که دید سر بریدن به ظلم
خدایی که ظلم شد بنامش چو عدل
خدایی که هست حامی دیو دد
خدایی که نامش جواز است به قتل
ستم کارگان عاملینش به حق