loading...

تویی از جنس سکوت که سکوتت

بودازجنس خلوص همچوآب پاک وزلال همچو مهتاب آبی   بیکران چون دریاساده دل چون فرهاد اوفقط یک بارگفت که تورا دوست دارد جمله ای را که فقط بتو اول بارگفت دگران درحسرت درپی آنچه تو از او شنیدی ب

سعید صفری محمدی بازدید : 39 چهارشنبه 31 اردیبهشت 1393 زمان : 15:54 نظرات (0)

بودازجنس خلوص

همچوآب پاک وزلال

همچو مهتاب آبی

 

بیکران چون دریاساده دل چون فرهاد

اوفقط یک بارگفت که تورا دوست دارد

جمله ای را که فقط بتو اول بارگفت

دگران درحسرت

درپی آنچه تو از او شنیدی بودن

دل او را چو شکستی رفتی

همهء امیدش پی اعجاز خدایی می گشت

که به یک معجزه باز آیی تو

غافل از آنکه ورق برگشته

بخت کوچیده از او رخت بسته

زندگی بیهوده

گویی احساس درونش مرده

سالها پیش غرورش مرده

یاکه روشن گویم بی صدا او مرده

دوست دارت میگفت  پاسخ هر نفست

جرعهء جانم جانا

آخرین جرعهء این جام تهی را

تو بنوش

توکه از جنس سکوت بودی او 

به سکوتت تنها  از پی اب سرابت را دید

آن قدر رفت پیت که دگر محو   شدو 

جز خاطره اش هیچ نماند

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 60
  • کل نظرات : 9
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 23
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 16
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 17
  • بازدید ماه : 16
  • بازدید سال : 122
  • بازدید کلی : 3,714