loading...

تویی از جنس سکوت که سکوتت

هر روز گذار من از کوچهء تو بود اندیشه ام همش در دیدهء تو بود یک چند گذر نمود عمرم به یاد تو یک لحظه یک خطا کرد زندگی تباه احساس پاک من شد اشتباه من این اشتباه من عمر تباه من حالا که میروم از کوچ

سعید صفری محمدی بازدید : 34 یکشنبه 23 شهریور 1393 زمان : 19:01 نظرات (0)

هر روز گذار من از کوچهء تو بود

اندیشه ام همش در دیدهء تو بود

یک چند گذر نمود عمرم به یاد تو

یک لحظه یک خطا کرد زندگی تباه

احساس پاک من شد اشتباه من

این اشتباه من عمر تباه من

حالا که میروم از کوچهء تومن

در کوچهء خودم گردم رها زغم

نزدیک چهل بهار از کوچه ام گذشت

رفتی و نیمه راه در بی کسی گذشت

حالا که رفته ام از کوچهء تو من

باید گذرکنم از گوچه های غم

در کوچهء خودم تنها و بیکسم

تنها اسیر غم در بند اهرمن

باید رها شوم از تار عنکبوت

باید که بشکنم این شیشهء سکوت

اندیشه از گذشته پاک میکنم

این عمر مانده رامن سازمیکنم

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 60
  • کل نظرات : 9
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 13
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 6
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 7
  • بازدید ماه : 6
  • بازدید سال : 112
  • بازدید کلی : 3,704